مادر ناز من

به افتخار همه ی مادر های مهربان و دلسوز، جوانی هایت را با بچگی هایم پیر کردم
 به موی سپیدت مرا ببخش، مادر، ای تمام هستی من!
 سلامتی همه مادر ها …

 


***

یک مادر می تواند 10 فرزندش را نگهداری کند، اما 10 فرزند نمی توانند یک مادر را نگه دارند!
 به سلامتی همه مادر ها …

***

به سلامتی همه مامانایی که هر وقت صداشون می کنیم میگن: جانم!
 و هر وقت صدامون میکنن، میگیم: چیه؟ ها …؟!

***

ادعای عشق میکنیم و فراموش کرده ایم رنگ چشم های مادرمان را!
به سلامتیشون …

***

به سلامتی مادر بخاطر اینکه از سلامتیش برای سلامتی بچه هاش همیشه گذشته …

***

به سلامتی مادر واسه اینکه دیوارش از همه کوتاهتره …!

***

به سلامتی اونی که وقتی از مدرسه می اومدم خونه، میگفت از صبح تا حالا برات 1000 تا صلوات فرستادم تا امتحان تو 20 بشی …
♥ مادر ♥

***

تنها کسیکه وقتی شکمش را لگد می زدم ازشدت شوق می خندید مادرم بود، به سلامتی همه مادرا …

***

به سلامتی مادر چون اگه خورشید نباشه میشه گذرون کرد اما بدون حضور مادر زندگی یه لحظه هم معنی نداره

***

به سلامتی مادر که بخاطر ما هیکلش به هم خورد!

***

سلامتی مادر که وقتی غذا سر سفره کم بیاد، اولین کسی که از اون غذا دوس نداره خودشه …

***

به سلامتیه مادرایی که با حوصله ای راه رفتنو یاد بچه هاشون دادن، ولی تو پیری بچه هاشون خجالت میکشن ویلچرشونو هل بدن!

***

به سلامتی مادر بخاطر اینکه همیشه از غمهامون شنید اما هیچوقت از غمهاش نگفت …

 


بچه هاااااا دلم واسه مامانم خیلی تنگ شده چون مامان رفته مسافرت ...تازه دارم می فهمم که اگه نباشه زندگی معنی نداره ه ه ه ....خداااااااااااااا....


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 21:19 ] [ psm ] [ ]

تاج از فرق فلک برداشتن
تا ابد آن تاج بر سر داشتن
در بهشت آرزو ره یافتن
هر نفس شهدی به ساغر داشتن
روز در انواع نعمتها و ناز
شب بتی چون ماه در بر داشتن
صبح از بام جهان چون آفتاب
روی گیتی را منور داشتن
شامگه چون ماه رویا آفرین
ناز بر افلاک و اختر داشتن
چون صبا در مزرع سبز فلک
بال در بال کبوتر داشتن
حشمت و جاه سلیمان یافتن
شوکت و فر سکندر داشتن
تا ابد در اوج قدرت زیستن
ملک هستی را مسخر داشتن
برتو ارزانی که ما را خوشتر است
لذت یک لحظه مادر داشتن

سلام سلام نطر یادتون نره هااااااا....(psm)


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:, ] [ 21:45 ] [ psm ] [ ]

به جای تعریفش بهتره رفتارا ثابت کنید دوستش دارید

چون مادر تعریف نشدنیه

دستشو صورتشو ببوسید
اونموقع مادرتون از عمق دلش میفهه چه حسی بهش منتقل کردید

.

.

با سلام خدمت دوستان گلم نطراتتونو در باره ی این جمله حتما بگین با تشکر...مدیر وبلاگ(psm)


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:, ] [ 21:42 ] [ psm ] [ ]

مادر

کاشکی می شد بهت بگم / چقدر صدات و دوست دارم

لالایی هات و دوست دارم / بغض صدات و دوست دارم . . .

.

.

.

بهشت ها برای تو آفریده شده اند و درختان برای اینکه سایبان تو باشند

سر از خاک بر می آورند . . .

.

.

.

مادر تو غزل زیبای محبت و ایثاری

دوستت دارم و نام تو را با چشمه ها و رودها زمزمه میکنم . . .

.

.

.

همسرم، معنای عشق و دوستی را در تمنای وجود تو یافتم.

مادرم، با تو زیستن، بهشتِ زندگی من است . . .

.

.

.

مادرم، خواستم خوشبوترین گل دنیا را برایت هدیه بیاورم،

اما دیدم تو خوشبوترین گل دنیا هستی . . .

.

.

.

مادرم، تو تنها ستاره‌ای هستی که در روز و شب می‌درخشی.

ی ستاره‌ی زندگیم، تو را با تمام وجود دوست دارم . . .

.

.

.

بارانی از عشق و نَمی هم ستاره ارزانی تویی که در تبار معصومانه‌ی نگاهت، چشمان

خسته‌ی من ستاره می‌چیند. خوش‌آهنگ‌ترین نغمه‌های هستی نثار قلب خسته و

صبورت. روزِ به اوج نشستنت مبارک . . .

.

.

.

آبی‌ترین، دریایی‌ترین و آسمانی‌ترین تقدسِ زندگی‌مان

دستان‌تان را بوسه می‌زنیم . روزتان مبارک . . .

.

.

.

در تمام زندگی ام مادرم تنها دلیل بودنم بود

روزت مبارک فرشته خلقت . . .
.

.

.

.

زیباترین واژه بر لبان آدمی واژه “مادر” است

زیباترین خطاب “مادر جان” است

“مادر” واژه ایست سرشار از امید و عشق

واژه ای شیرین و مهربان که از ژرفای جان بر می آید

روزت مبارک مادر . . .

.

.

.

میلاد فرخنده و با سعادت اسوه تمام عیار مکارم و قله رفیع فضائل

صدیقه کبری ، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

هفته ی بزرگداشت مقام زن و روز مادر

را به همه مادران تبریک و تهنیت میگوئیم . . .

.

.

.

زن هستی ساز و نظم ده و مهر گستر است ، سـرچشمه محبت و الطاف داور است

بهر صفا و لطف خدا عشق مظهر است ، بعد از خدا به سجده بود زآنکه مادر است . . .

.

.

.

به یاد می آورم لحظه های فراز را که :

صدای او اعتبارم می بخشید

و لحظه های نشیب را که اعتمادم

به یاد می آورم افرای افراشته ای را ، به یاد می آورم مادرم را . . .

.

.

.

خواهش می کنم نظر بدین دوستای گلم....


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 19 فروردين 1392برچسب:, ] [ 21:41 ] [ psm ] [ ]

 

 تقدیم به تمامی مادران مهربان و زحمت کش ایران زمین بالاخص مادر شیرین و عزیز تر از جان خودم

 

 


 

کودکی که آماده ی تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید :

 

می گویند که فردا مرا به زمین می فرستی

 

اما من به این کوچکی و ناتوانی

 

چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم ؟!

 

خداوند پاسخ داد :

 

از میان فرشتگان بی شمارم یکی را برای تو در نظر گرفته ام .

 

او در انتظار توست و حامی و مراقب تو خواهد بود .

 

کودک همچنان مردد ادامه داد و گفت:

 

اما اینجا در بهشت من جز خندیدن و آواز و شادی کاری ندارم .

 

خداوند لبخند زد و گفت :

 

فرشته ی تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد

 

 و تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود .

 

کودک ادامه داد :

 

من چگونه می توانم بفهمم که

 

مردم چه می گویند در حالیکه

 

زبان آنها را نمی دانم ؟!

 

خداوند او را نوازش کرد  و گفت :

 

فرشته ی تو زیبا ترین و شیرین ترین

 

واژه هایی را که ممکن است بشنوی در

 

گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دقت و

 

صبوری به تو یاد خواهد داد که

 

چگونه صحبت کنی .

 

کودک با ناراحتی گفت اگر بخواهم با تو

 

صحبت کنم چه کنم ؟!

 

و خدا برای این سؤال هم پاسخی داشت :

 

فرشته ات دستهای تو را در کنار

 

هم قرار خواهد داد و به تو می آموزد

 

که چگونه دعا کنی .

 

کودک سرش را برگرداند و پرسید :

 

شنیده ام که در زمین انسانهای بد

 

هم زندگی می کنند . چه کسی از من

 

محافظت خواهد کرد ؟!

 

خدا گفت :

 

فرشته ات از تو محافظت خواهد کرد حتی

 

اگر به قیمت جانش تمام شود .

 

کودک با نگرانی ادامه داد :

 

اما من همیشه به این دلیل که تو را نمی توانم

 

ببینم غمگین خواهم بود .

 

خداوند لبخند زد و گفت :

 

فرشته ات همیشه درباره ی من با تو صحبت خواهد کرد

 

اگر چه من همیشه در کنار تو هستم .

 

در آن هنگام بهشت آرام بود اما صداهایی از زمین به گوش می رسید .

 

کودک می دانست که بزودی باید سفر خود را آغاز کند .

 

پس سوال آخر را به آرامی از خداوند پرسید:

 

خدایا اگر هم اکنون باید به دنیا بروم

 

 لا اقل نام فرشته ام را به من بگو ؟!

 

خداوند او را نوازش کرد و پاسخ داد :

 

نام فرشته ات اهمیت ندارد

ولی می توانی او را « مادر » صدا کنی !


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 6 فروردين 1392برچسب:, ] [ 11:57 ] [ psm ] [ ]

 

                                                                          

مادر تنها کسی است که میتوانی تمام فریادهایت را بر سرش بکشی و مطمئن باشی که هرگز انتقام نمی گیرد

                                                                            


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 6 فروردين 1392برچسب:, ] [ 11:43 ] [ psm ] [ ]

 

امشب از آن شب هایی است که ، دلم هوای آغوشت را کرده

افسوس

که جز پاهای بغل کرده ام مهمان دیگری ندارم  . . .


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 6 فروردين 1392برچسب:, ] [ 11:21 ] [ psm ] [ ]

 

شب که می رسد به خودم وعده می دهم که فردا صبح قبل از بیرون رفتن  حتما به تو خواهم گفت...
صبح که فرا می رسد، غرور و خجالت احمقانه ام نمی گذارند به ناچار رسیدن شب را بهانه میکنم و باز شب می رسد و صبحی دیگر و من هیچ وقت نمی توانم حقیقت را به تو بگویم ...
بگذار میان شب و روز باقی بماند که چه قدر دوست دارم مادر ......

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 6 فروردين 1392برچسب:, ] [ 11:36 ] [ psm ] [ ]

رابطه ما انسانها با پدر و مادر !!!


تو ۳ سالگی " مامان ، بابا عاشقتونم"

تو ۱۰ سالگی " ولم کنین "

تو ۱۶ سالگی" مامان و بابا همیشه  میرن رو اعصابم"

تو ۱۸ سالگی" باید از این خونه بزنم بیرون"

تو ۲۵ سالگی "  حق با شما بود"

تو ۳۰ سالگی "میخوام برم خونه پدر و مادرم "

تو ۵۰ سالگی " نمیخوام پدر و مادرم رو از دست بدم"

تو ۷۰ هفتاد سالگی " من حاضرم همه زندگیم رو بدم تا پدر و مادرم الان اینجا باشن  ...


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 6 فروردين 1392برچسب:, ] [ 11:34 ] [ psm ] [ ]

 دوستی، نوشته بود :  یادت باشه بهشت زیر پای همه ی مادران نیست هرزنی لیاقت اسم یدک کش مادر رو نداره. بهشت رو به بها میدن نه به بهانه ...

 در جواب نوشتم :

 اگه مادری حتی فقط فرزندی رو - فقط و فقط - به دنیا بیاره ... اون فرزند تا آخر عمرش مدیون مادرشه ...

9 ماه از خون مادر خورده و نوشیده و مواد زاید بدنش رو فرستاده تو خون مادر تا مادر تصفیه اش کن و در بدن گرم و نرم  مادر زندگی کرده و کلی زحمت بهش داده و موقع بدنیا اومدن چندین روز و ساعتهای زیاد ، دنیا رو جلوی چشمش تیره و تار کرده ... به نظرتون برای فرزندش،  مادر بهای کمی پرداخت کرده ...

این رو چی میشه گفت ؟

بهاست یا بهانه ...

 



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 6 فروردين 1392برچسب:, ] [ 11:31 ] [ psm ] [ ]

 یادمان باشد بعضی هایمان شانس گفتن کلماتی را داریم که برخی دیگر حسرتش را،

کلماتی مثل : بابا، مامان، پدربزرگ …

- آلبرت انیشتین



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 6 فروردين 1392برچسب:, ] [ 11:29 ] [ psm ] [ ]

اشتباهی خونه یه خانم پیری رو گرفتم، اومدم معذرت‌خواهی کنم، هی می‌گفت: علی جان تویی، هی می‌گفتم: ببخشید مادر اشتباه گرفتم، باز می‌گفت: رضا جان تویی مادر، می‌گفتم: نه مادر جان اشتباه شده ببخشید، اسم سوم رو که گفت دلم شکست، گفتم: آره مادر جون، زنگ زدم احوالتون رو بپرسم.

اونقدر ذوق کرد که چشام خیس شد.

 

نکته: چه مادر و پدرها و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایی که چشم انتظار یه تماس کوچولو از ماها هستن. ازشون دریغ نکنیم.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 6 فروردين 1392برچسب:, ] [ 11:27 ] [ psm ] [ ]

8

 چه تاثیر دلنشینی دارد " غصه نخور ، درست میشود " گفتن های مادر ،

 اثرش را هزار قرص آرامبخش قوی ندارد .



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 6 فروردين 1392برچسب:, ] [ 11:23 ] [ psm ] [ ]

                            سلام به وبلاگ خودتون خوش اومدین


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 6 فروردين 1392برچسب:, ] [ 11:15 ] [ psm ] [ ]

یادت هست مادر؟
اسم قاشق را گذاشتی قطار، هواپیما، کشتی؛
تا یک لقمه بیشتر بخورم...
یادت هست؟
شدی خلبان، ملوان، لوکوموتیوران
میگفتی بخور تا بزرگ بشی
آقا شیره بشی...
خانوم طلا بشی...
و من عادت کردم که هر چیزی را بدون اینکه دوست داشته
باشم قورت بدهم .
حتی بغض هایم را!!!


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:, ] [ 22:15 ] [ psm ] [ ]

خیال تو چو باران دلپذیر است

شکفتن در هوایت بی نظیر است


از این پس در غروب ساکت شهر


دل من بی حضورت گوشه گیر است



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:, ] [ 22:14 ] [ psm ] [ ]

r8041 has a reputation beyond reputer8041 has a reputation beyond reputer8041 has a reputation beyond reputer8041 has a reputation beyond reputer8041 has a reputation beyond reputer8041 has a reputation beyond reputer8041 has a reputation beyond reputer8041 has a reputation beyond reputer8041 has a reputation beyond reputer8041 has a reputation beyond reputer8041 has a reputation beyond repute
 
Smile »»»» مــــــــــــــــادر ««««


وقتي که تو ۱ ساله بودي، اون (مادرت) بِهت غذا ميداد و تو رو تر و خشک مي کرد ...
تو هم با گريه کردن در تمام شب از اون تشکر مي کردي
!


وقتي که تو ۲ ساله بودي، اون، بهت ياد داد تا چه جوري راه بري.
تو هم اين طوري ازش تشکر مي کردي، که وقتي صدات مي زد، فرار مي کردي
!


وقتي که ۳ ساله بودي، اون، با عشق، تمام غذايت را آماده مي کرد.
تو هم با ريختن ظرف غذات ،کف اتاق،ازش تشکر مي کردي
!


وقتي ۴ ساله بودي، اون برات مداد رنگي خريد.
تو هم، با رنگ کردن ميز اتاق نهار خوري، ازش تشکر مي کردي
!


وقتي که ۵ ساله بودي، اون، لباس شيک به تنت کرد تا به مهد کودک بري.
تو هم، با انداختن (به عمد) خودت تو گِل، ازش تشکر کردي
!


وقتي که ۶ ساله بودي، اون، تو رو تا مدرسه ات همراهي مي کرد.
تو هم، با فرياد زدنِ : من نمي خوام برم!، ازش تشکر مي کردي
...!


وقتي که ۷ ساله بودي، اون، برات یک توپ فوتبال خريد.
تو هم، با شکستن پنجره همسايه کناري، ازش تشکر کردي
!!!


وقتي که ۸ ساله بودي، اون، برات بستني خريد.
تو هم، با چکوندن (بستني) به تمام لباست، ازش تشکر کردي
!


وقتي که ۹ ساله بودي، اون، هزينه کلاس پيانوي تو رو پرداخت.
تو هم، بدون زحمت دادن به خودت براي ياد گيري پيانو، ازش تشکر کردي
!


وقتي که ۱۰ ساله بودي، اون، تمام روز رو رانندگي کرد تا تو رو از تمرين فوتبال به کلاس ژيمناستيک و از اونجا به جشن تولد دوستانت، ببره....
تو هم با بيرون پريدن از ماشين، بدون اينکه حتی پشت سرت رو هم نگاه کني ازش تشکر کردي
!


وقتي که ۱۱ ساله بودي، اون تو و دوستت رو براي ديدن فيلم به سينما برد.
تو هم، ازش تشکر کردي: ازش خواستي که در يه رديف ديگه بشينه
!


وقتي که ۱۲ ساله بودي، اون دلسوزانه تو رو از تماشاي بعضي برنامه هاي تلوزِيِونی بر حذر داشت.
تو هم، ازش تشکر کردي: صبر کردي تا از خونه بيرون بره و بعد
...


وقتي که ۱۳ ساله بودي، اون بهت پيشنهاد داد که موهاتو اصلاح کني.
تو هم، ازش تشکر کردي، با گفتن اين جمله: تو اصلاً سليقه اي نداري
!


وقتي که ۱۴ ساله بودي، اون، هزينه اردو يک ماهه تابستاني تو رو پرداخت کرد.
تو هم،ازش تشکر کردي: با فراموش کردن نوشتنيک نامه ساده
!!!


وقتي که ۱۵ ساله بودي، اون از سرِ کار برمي گشت و مي خواست که تو رو در آغوش بگيره و ابراز محبت کنه ...
تو هم، ازش تشکر کردي: با قفل کردن درب اتاقت
!


وقتي که ۱۶ ساله بودي، اون بهت رانندگي ياد داد ...
تو هم ،هر وقت که مي تونستي ماشين رو بر مي داشتي و مي رفتي ؛ اینجوری ازش تشکر کردي!


وقتي که ۱۷ ساله بودي،و وقتيکه اون منتظر يه تماس مهم بود :
تمام شب رو با تلفن صحبت کردي و، اينطوري ازش تشکر کردي


وقتي که
۱۸ ساله بودي، اون ، در جشن فارغ التحصيلي دبيرستانت، از خوشحالي گريه مي کرد..
تو هم، ازش تشکر کردي،اينطوري که تا تموم شدن جشن، پيش مادرت نيومدي!


وقتي که
۱۹ ساله بودي، اون، شهريه دانشگاهت رو پرداخت، همچنين، تو رو تا دانشگاه رسوند و وسائلت رو هم حمل کرد.
تو هم، ازش تشکر کردي،:با گفتن خداحافظِ خشک و خالي، بيرون خوبگاه، به خاطر اينکه نمي خواستي جلوی دوستات خودتو دست و پا چلفتي و بچه ننه نشون بدي!!!


وقتي که
۲۰ ساله بودي، اون، ازت پرسيد که، آيا شخص خاصي به عنوان همسر مد نظرت هست؟
تو هم، ازش تشکر کردي با گفتنِ: به تو ربطي نداره !


وقتي که
۲۱ ساله بودي، اون، بهت پيشنهاد خط مشي براي آينده ات داد.
تو هم، با گفتن اين جمله ازش تشکر کردي: من نمي خوام مثل تو باشم!!!


وقتي که
۲۲ ساله بودي، اون تو رو، در جشن فارغ التحصيلي دانشگاهت در آغوش گرفت.
تو هم،ازش تشکر کردي،ازش پرسيدي که: مي توني هزينه سفر به اروپا را برام تهيه کني؟!


وقتي که
۲۳ ساله بودي، اون، براي اولين آپارتمانت، بهت اثاثيه داد.
تو هم، ازش تشکر کردي،با گفتن اين جمله، پيش دوستات،:اون اثاثيه ها زشت و قدیمی هستن!


وقتي که
۲۴ ساله بودي، اون دارايي هاي تو رو ديد و در مورد اينکه، در آينده مي خواي با اون ها چي کار کني، ازت سئوال کرد..
تو هم با دريدگي و صدايي (که ناشي از خشم بود) فرياد زدي:مــادررر،لطفا تو کارام دخالت نکن !


وقتي که
۲۵
ساله بودي، اون، کمکت کرد تا هزينه هاي عروسي رو پرداخت کني، و در حالي که گريه مي کرد بهت گفت که: دلم خيلي برات تنگ مي شه...
تو هم ازش تشکر کردي، اينطوري که، يه جاي دور رو براي زندگيت انتخاب کردي!!!


وقتي که ۳۰
ساله بودي، اون، از طريق شخص ديگه اي فهميد که تو بچه دار شدي و به تو زنگ زد.
تو هم با گفتن اين جمله ،ازش تشکر کردي، همه چيز ديگه تغيير کرده !!!


وقتي که
۴۰ ساله بودي، اون، بهت زنگ زد تا روز تولد يکي از اقوام رو يادآوري کنه.
تو هم با گفتن"من الان خيلي گرفتارم" ازش تشکرکردي!


وقتي که
۵۰ ساله بودي، اون، مريض شد و به مراقبت و کمک تو احتياج داشت.
تو هم با سخنراني کردن در مورد اينکه والدين، سربار فرزندانشون مي شن، ازش تشکر کردي!!!


و سپس، يک روز، اون، به آرامي از دنيا ميره و تمام کارهايي که در حق مادرت انجام ندادي، مثل تندر بر قلبت فرود مياد ...
------------ --------- ------ --------- --------- --------- -------

اگه مادرت،هنوز زنده هست، فراموش نکن که بيشتر از هميشه بهش محبت کني : با كوچكي يك بوسه تا بزرگي گفتن : مادر دوستت دارم ...


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:, ] [ 22:13 ] [ psm ] [ ]



 
 


کاش حداقل نصف این مقداری که می گیم ، قدرشونو می دونستیم . . .


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:, ] [ 22:12 ] [ psm ] [ ]

 

مادر است چشم و چـــــراغ زندگی مادر است سرچشــــــمه آزادگی
مادر است تصویر عشق و عاشقان مادر است نقـــــــــش بلند جاودان
مادر است مقصــود هست و بود ما مادر است بالاترین موجــــــــودِ ما
مادر است آمـــــــــــــوزگار معرفت مادر است یک عالمـــی از موهبت
 

مادر است در مهــــــربانی بی مثل مادر است مهــر و وفایش یک بغل
 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:, ] [ 22:10 ] [ psm ] [ ]

«مادر شاهکار طبیعت است.»


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:, ] [ 22:3 ] [ psm ] [ ]

 

برای تو می نویسم ....

برای تویی كه تنهایی هایم پر از یاد توست...

برای تویی كه قلبم منزلگه عـــشـــق توست...

برای تویی كه احساسم از آن وجود نازنین توست...

برای تویی كه تمام هستی ام در عشق تو غرق شد...

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:, ] [ 22:2 ] [ psm ] [ ]

خواندم ترانه اي زيبا برايت مادر
ميون ترانه هام نوشتم نامت را
نوشتم نامت را با بغض با گريه هاي دور نوشتمت ،نوشتمت ترانه خوان شعر هايم
نوشتمت با كلماتم نام زيبايت را
و بر هر شاخه ي گل ياس بازمی نويسم
دوستت دارم
BauمادرBau

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:, ] [ 21:56 ] [ psm ] [ ]

مادرم را هیچ وقت ندیدم که پرواز کند؛

زیرا به پایش؛

من را بسته بود؛

پدرم را؛

 

و همه ی زندگیش را …



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, ] [ 22:15 ] [ psm ] [ ]

به  سلامتی همه مادرا

کودک که بودم ، وقتی‌ زمین میخوردم ،مادرم مرا می‌بوسید،
تمام دردهایم از یادم میرفت ...
دیروز زمین خوردم،
دردم نیامد ،
اما...
به جایش تمام بوسه‌های مادرم به یادم آمد.........



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, ] [ 13:47 ] [ psm ] [ ]

بهترین جای دنیا باشی ،ولی پیش مادرت نباشی

فایدش چیه ؟!







موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, ] [ 13:44 ] [ psm ] [ ]

جوانی‌هایت را


 با بچگی‌هایم پیر کردم ..........


مرا به موی سپیدت ببخش مادر!!!




موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, ] [ 13:42 ] [ psm ] [ ]


 وقتی مریض میشدی و پزشک ازت میپرسید : بیماریت چیه ؟؟؟


 منتظر مادرت میشی ...

 

 و همیشه جواب دادن رو به اون میسپاری ...


 چرا که میدونی مادرت همون احساسی رو داره که تو داری ... 


 حتی از خودت بیشتر دردت رو احساس می کنه !!!


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, ] [ 13:37 ] [ psm ] [ ]

  مرا به کعبه چه حاجت!


 

  طواف می کنم "مادری" را که برای لمس دستانش هم



  وضو باید گرفت ...


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, ] [ 13:33 ] [ psm ] [ ]



 سپاسگزارم از اینکه ترانه ها و موسیقی های روز را برایم آوردی



که می تواند برای تمام زندگیم کافی باشد .



سپاسگزارم که غروب را برای اولین بار به من نشان دادی



_ برای اینکه در زیر باران سیل آسا با من هم گام شدی



به خاطر قدم زدن در ساحل زمستانی



سپاسگزارم که ....



 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, ] [ 13:26 ] [ psm ] [ ]

 مهم نیست در چه سنی باشم

 

 

 هر زمان چیز جدید یا عالی می بینم

 

 

 دلم میخواهد فریاد بزنم ... " مامان بیا نگاه کن "


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, ] [ 13:22 ] [ psm ] [ ]


 

 

زن یعنی

 


لبخند در هجوم گریه ها آرامش وقت بی قراری های مدام

 


عاشقانه ای هنگام غروب ، وسط میدان جنگ

 

 

زن یعنی

 


تفسیر جمله ی " دوستت دارم "

 

 

یعنی

 


خدا هم زیباست، عجب نقاشی خوبی است

 


یعنی

 


فلسفه ی آفرینش یک آغوش

 


خود ِ زندگی ، احساسِ عریان

 


زن

 


زن ، مادر ، معصومیت تا بی نهایت ...

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, ] [ 13:12 ] [ psm ] [ ]

تار و پود روح مادر را از مهربانی بافته‌اند.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, ] [ 11:14 ] [ psm ] [ ]

 من بدهکار توام ای مادر
   همه جانی که به من بخشیدی
      لحظاتی که برای امن من جنگیدی
          و بدهکار توام عمرت را
             روزهایی که ز من رنجیدی
                 اشک ها دزدیدی، و به من خندیدی

من بدهکار توام ای مادر!


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, ] [ 11:12 ] [ psm ] [ ]

برای ابراز عشق و علاقه به مادرتون  منتظر یک روز خاص نباشید ...

تا اطلاع ثانوی : هر روز ، روز مادره


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, ] [ 11:10 ] [ psm ] [ ]

 بدن انسان می تونه تا 45 واحد درد رو تحمل کنه.

  اما زمان تولد، یک زن تا 57 واحد درد رو احساس می کنه

  این معادل شکسته شدن همزمان 20 استخوانه!

  مادرتون رو دوست داشته باشید ...



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, ] [ 11:8 ] [ psm ] [ ]

سرم را نه ظلم می تواند خم کند ،
                                     نه مرگ ،
                                            نه ترس ،
سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم می شود مادرم ؛

از اعماق وجودم اعتقاد دارم که هر روز، روز توست ...



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, ] [ 11:6 ] [ psm ] [ ]

 

از مرگ نمی ترسم

من فقط نگرانم

که در شلوغی آن دنیا

مادرم را پیدا نکنم ...


 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, ] [ 10:59 ] [ psm ] [ ]

 آدمها ... :

... وقتی کودکند می خواهند برای مادرشان هدیه بخرند ولی پول ندارند .

... وقتی که بزرگتر می شوند ، پول دارند ، ولی وقتِ هدیه خریدن ندارند.

... وقتی که پیر می شوند ، پول دارند ؛ وقت هم دارند ، ولی مادر ندارند !


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, ] [ 10:54 ] [ psm ] [ ]
صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ خودتون خوش اومدین.این وبلاگو فقط وفقط به خاطر مادرای گلمون درست کردم که بدونیم اون طور که باید قدرشونو نمی دونیم.اگه دوسشون دارین پس نظر بدین.متشکرم. I LOVE YOU
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مادر ناز من و آدرس fereshteyeman.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 31
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 72
بازدید ماه : 72
بازدید کل : 31055
تعداد مطالب : 38
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


صدایاب

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
فونت زيبا ساز